الینا یک کارمند معمولی با زندگیای نسبتاً ساده است. یک روز در محل کار، یک بسته عجیب به دستش میرسد که داخل آن یک یادداشت با این جمله است: “باید بهم سرویس بدی.” در ابتدا فکر میکند شوخی یا اشتباهی است، اما این تنها آغاز ماجراست.
دانلود رمان باید بهم سرویس بدی
- بدون دیدگاه
- 329 بازدید
- نویسنده : نونیم
- دسته : عاشقانه , ایرانی
- کشور : ایران
- صفحات : 29
- بازنشر : دانلود رمان
- قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : نونیم
- دسته : عاشقانه , ایرانی
- کشور : ایران
- صفحات : 29
- بازنشر : دانلود رمان
- قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود رمان باید بهم سرویس بدی
- رمان اصلی بدون حذفیات
- این رمان هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود رمان باید بهم سرویس بدی
باران پاییزی بی وقفه مȗبارید و خیابان های شلوغ شهر زیر نور چراغ های
مه آلود جلوه ای مرموز داشتند. الینا، که روزی عادی را در دفتر خدمات
مشتریان شرکت »آرتین تک« سپری مȗکرد، سع ȗداشت گزارش های
مال ȗخسته کننده را تمام کند. او در دنیای خودش غرق بود، اما همیشه
حس مȗکرد چیزی در زندگȗاش کم است.
الینا از پشت کامپیوتر بلند شد و به سمت کافه تریای کوچک دفتر رفت.
در آنجا مونا، همکار نزدیکش، مشغول بحث درباره آخرین اخبار شرکتȗ
بود.
»مȗدون ،ȗالینا؟ امروز یه مشتری عجیب داشتم. به جای سوالات
معمول، فقط بهم خیره شد و گفت: “این جا کار کردن برات خیل ȗسخته،
نه؟” حس کردم انگار همه چیز رو درباره من مȗدونه!«
الینا خندید:
»شاید ذهن خوان بوده! مردم این روزا همه جور رفتار عجیب غریبی دارن.«
مونا شانه بالا انداخت:
»دنیا عجیبه، اما گاه ȗفکر مȗکنم همین عجیب بودنش، باعث
جذابیتشه.«
چند ساعت بȚد، وقت ȗالینا مشغول به کار بود، صدای زنگ تلفن روی
میزش بلند شد. نگهبان ساختمان گفت:
»خانم امیری؟ یه بسته برای شما اومده. پایین پیش منه. مȗخواهید