درباره عشق و جذابیت یک شاگرد دختره که معلمش سعی در بدست آوردنش داره که …
دانلود رمان سوگلی معلم
- بدون دیدگاه
- 5,711 بازدید
- نویسنده : جنیکا اسنو
- دسته : عاشقانه , اربابی , خارجی
- کشور : ایران
- صفحات : 60
- بازنشر : دانلود رمان
- قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : جنیکا اسنو
- دسته : عاشقانه , اربابی , خارجی
- کشور : ایران
- صفحات : 60
- بازنشر : دانلود رمان
- قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود رمان سوگلی معلم
- رمان اصلی بدون حذفیات
- این رمان هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود رمان سوگلی معلم
ادامه ...
میخواستم “مدی” از وقتی که دو ماه پیش اومد تو کلاس من
زیبا و با شکوه و سلامت است. سن من قانونی است و او …
، معصوم و بیگناه به نظر میاد ولی همه چیز در موردش ناراحتم میکنه
با آن دامن کوتاه و پیکر کج و معوج که
، به اندازه کافی مهمات بهم دادین … و خجالت نمیکشم که اعتراف کنم
به او فکر کردم و …
بیشتر وقتها که تنها بودم خود ارضایی میکردم. به همون اندازه که احساس شرم میکنم
، که از یکی از دانش آموزام بپرسم یه چیزی درباره
که باعث میشه بخوام یه گرگ بشم و وحشی بشم
و همین برای من کافی بود که هرچیزی که شامل
کارم که خود را به خطر اندازد
حالا، اون یه معلم خصوصی میخواست و هیچ راهی وجود نداره
از پسش بر میآمدم. ممکنه به زودی از مدرسه اخراج به شه.
و میدانستم که باید صبر کنم، اما …
خیلی برام سخت بود که بگم نه یا ازش دور بمونم
آقای سایلر
این اشتباه من بود که یکی از دانش آموزام رو میخواستم، حتی
حتی اگر به طور قطع مطمئن بودم که مرا در آن موقعیت تنگ و کم سن و سال میخواهد.
اما با علم به این موضوع، متوجه شد که بودن با او
به احتمال زیاد شغل منو به خطر میندازه به هر قیمتی که شده
مطمئن بشم که این لکه ننگ تا آخر عمر … منو دنبال میکنه
این کارها مرا شبها به خواب نمیبرد
!! !! !! !!
این باعث نمیشه که هر شب در موردش فکر کنم
مثل یه منحرف
هیچ کدام از اینها باعث نشد به صورتش خیره شوم.
من که چشمانم را از روی دامنش که حالا از پاهایش هم بلندتر است برنمیدارم،
این باعث نشد از خیره شدن به سینه هاش دست بردارم
که به زحمت زیر لباس او پنهان شده بود
.
هری ایستاد تا با یکی از دانشآموزان پشت سرش صحبت کند.
مرا از خیره شدن به او باز نمیداشت.
خیلی سکسی و جذاب بود درست است
که باعث شد شورتم سخت بشه
فشار رو روی زیپ شلوارم بذار که نشون میده
میخواست خیس شود.
میخواست خیس و براق شود
از داخل و بیرون واژن
وقتی من این کار رو تو کس اش میکنم
میدانستم چه مشکلی دارم، یک مشکل جدی که قرار بود
به قیمت شغل من تموم میشه
چشمهایم را بستم و دستم را روی گونهام گذاشتم،
نفسم را بیرون میدهم و خودم را کنترل میکنم. چند ثانیه طول کشید
تا صورتم رو از این احساس نجات بدم
روی دانش آموزان و دانشآموزان تمرکز کن. اما وقتی که من به اندازه کافی قابلکنترل شدم
زیر شلوارم آنقدر لطیف بود که
شلوارم اتو نمیشد و کسی زیر این همه اطلاعات موفق نمیشد.
به معلم که پشت میزم ایستاده بود اشاره کردم.
.
به جلو خم شده بود
چشمهای سبز روشن به من و قدمهای من در کلاس نگاه میکردند.
با وجود اینکه فقط ده سال از من کوچکتر بود، به خودم گفتم
خیلی جوان و معصوم است.
او بیگناه به نظر نمیرسید. انگار میدونه چطور یه چیز کوچولو رو اینقدر محکم دور سینه هام فشار بده
تا وقتی که چشمام از روی رضایت برق بزنه
و باعث میشه که بچه – م به سختی بدنیا بیاد
گلویم را صاف میکنم و روی بقیه کلاس تمرکز میکنم. دانشجویان
خیلی عصبی و هیجانزده بودند
بیرون رفتن و من نتوانستم آنها را سرزنش کنم،
به این معنی نبود که من این کار را با هیچ یک از آنان کردم
من قبلا هم سن آنها بودم و خوب به یاد دارم
چقدر از دبیرستان متنفر بودم و دلم میخواست
دبیرستان رو ترک کنم و برم دانشگاه
میدانم که این آخرین رقیب تو است و فقط یک ماه فرصت باقی است.
تا آخر دبیرستان که می خواین
از دبیرستان بیام بیرون اما هنوز یه ماه وقت داریم
یه کارایی بکنی
چرخیدم و شروع به نوشتن روی صفحه پاککن کردم.
درس خوندن با یه مشت بچه دبیرستانی
زیاد به رام مهم نیست، مثل این بود که توی مرتیل یه لیوان آب به خوره.
و
چنین چیزی پیش نیامد. ۱
معنی واضح این اصطلاح مثل ژله به دیوار میخ شده است. چون
ژله خیلی نرم و انعطافپذیر است و با میخ محکم به آن میچسبد.
دیوار تا حدی دشوار و تا حدی غیر ممکن است. پس میتوان گفت:
عملی که انجام آن دشوار و غیرممکن است. یه جورایی
آب را در هاون میکوبید. حالا اینجا میگویند یک میخ را روی یک درخت میکوبد که شبیه به صدای کوبش آب است.
در …
یک خمپاره
.
پس از آن خلاصهای از آنچه میخوانید بنویسید.
پس از چند لحظه صدایی شنیدم.
اعتراض آنها را نادیده میگرفتند و میکوشیدند
نه اینکه روی کاری که واقعا میخواستم انجام بدم تمرکز کنم
“حرومزاده مریض، تمرکز کن”
به خودم گفتم
در حالی که سعی میکردم به مدی نا نگاه نکنم،
میتوانستم صدای نفسهای او را از پشت میزم بشنوم. من در عوض
نه، اما نادیده گرفتن حضور او سخت بود.
اما در دفاع از خودم باید بگم که این مربوط به دو ماه پیش از یه ایالت دیگه بود
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
توییتر