دانلود رمان سویل

درباره مردی سختگیر و زن هراس به نام عماد که تموم عمرش از زن ها بدش میومده و خاطره خوبی ازشون نداشته تا اینکه با دختری سختی کشیده ای به نام سویل آشنا میشه و …

دانلود رمان سویل

ادامه ...

فصل اول
(قسمت اول)
دورهمی
امشب از پوشیدن صندل های چرمی مشکی خسته تر از همیشه هستم
گوشه سالن نشسته ام و به چراغ های قرمز روشن و موسیقی بلند گوش می دهم
ریتم سریع تری به ضربان ضربان داخل سرم می دهد.
او روز سخت و پر استرسی را با سوریوماهایش (کنیزان) سپری کرد.
خب دختره
یکی از اساتید مرا برای آموزش فرستاد. اشتباه نکنید من یکی از آنها هستم
من یک استاد ثروتمند با موضوعات نیستم. سالها از دوران اربابان و رعیت می گذرد.
سلطه و گاهی بربریت هنوز در درون انسان وجود دارد. فقط فرمت
یکی دیگر را خواهید دید.
من یک مرد ثروتمند هستم، مانند اکثر افراد در این صفحه
آنها ثروتمند هستند و ما احتمالاً تمام پول و ثروتی را که می خواهیم برای آن می خواهیم.
مهمترین آنها میل شدید به قدرت و کنترل است
ست. می خواهم از شبی که او داستان من و سویل را نوشت برایتان بگویم.
دانلود رمان سویل
بود، اما
امیدوارم به خاطر چیزهایی که تجربه نکرده اید زیاد به فکر یک لانه امن و پیش پا افتاده دور از خود نباشید.
آیا می دانید؟ !
در میان شما افرادی هستند که با افکار و خواسته ها زندگی می کنند.
آنها ممکن است با شما متفاوت باشند و تا زمانی که لازم نباشد نمی توان آنها را از دیگران جدا کرد.
جدایی آنها
قضاوت نکن دنیا پر از تناقضه امثال من…
غالب
افراد مسلط رشد می کنند و این بدان معنی است که آنها بیمار روانی هستند
سادیسم یا مازوخیسم نخواهد بود.
در دنیای ما، جامعه ای از حاکمان و حاکمان، قوانینی نیز وجود دارد.
بله، این ظلم یا شکنجه نیست، همه انسان ها در درون خود یکسان هستند.
دارای دو قسمت مذکر و مؤنث (آنیما و آنیموس) است.
تعقیب سادیستی (سوءاستفاده از دیگران) و مازوخیستی (سوءاستفاده از خود) شدت و ضعف را شامل می شود.
فراز و نشیب هایی دارد.
اما شاید بهتر باشد آنچه را که دوست دارم سبک زندگی بنامم را توصیف کنم
و
ممکن است سبک زندگی را ترجیح دهیم. بازم میگم قضاوت
با این سبک، هدف تفریح ​​است، نه شکنجه های قرون وسطایی
و یا
لذت شکنجه سادیستی که در رنج و درد فرد شکنجه شده لذت می برد.
دانلود رمان سویل
دندان ها
در اینجا حاکم یا ارباب و غلام حاکم یا علاقه مند با هم زندگی می کنند
آنها ممکن است فقط برای چند ساعت در هفته باشند
آنها می خواهند با هم بروند.
یکی دوست دارد تحت کنترل باشد، دیگری دوست دارد تحت سلطه باشد و بار را به دوش بکشد
مسئولیت به دور از لذت است، حتی اگر این شادی ها معنوی باشد
بدن
این که آیا روح مازوخیسم و ​​روح سادیسم مردم را راضی می کند یا خیر
بدن
و جنسیت به نوع رابطه افراد بستگی دارد. نمی توانم بگویم که روحیه وحشیانه یا آزار و اذیت دیگر استاد افراطی است، اما استاد باید بر اساس روحیه و سطح کنترل باشد.
یک همسر مسلط پیدا کنید.
جستجوی حیوانات خانگی فقط برای همراهان
شکل انسانی، و سادیسم به دنبال آسیب به خود ȗ بیمار
خودشان می شوند. اربابان فقط مرد نیستند، درست مثل بردگان
آنها زن هستند
استادانی مثل من هیچ آموزش یا تحصیلی ندارند، فقط از آنچه خوانده اند یا دیده اند.
هستند، یا فکر می کنند هستند، اما نیستند.
گاهی برای لذت، گاهی برای نفرت، همه ما گذشته ای داریم
روند از آنجا شروع شد.
من معلم و استاد هستم …. هر چند از تحقیر و آزار زنان لذت می برم.
نه برای فرونشاندن سادیسم نیمه ام، بلکه برای فرونشاندن آن رودخانه خروشان نفرت.
از زخم هایم متنفرم
تا امروز قوانین ثابتی بر زندگی ارباب من حاکم بوده است. هرگز به هیچ یک از بردگان آموزش دیده من علاقه مند نباش
مگر اینکه من به خواسته های کسی صدمه بزنم، هیچ کس نباید از آنچه بین ماست آسیب ببیند.
عنوان محدودیت عدم اجرای آن است.
قانون بیان می کند که اربابان موظفند برای بردگان خود ایمنی ایجاد کنند.
آنها بدن خود را از روی اعتماد به اربابشان می سپارند.
برای دلخوشی خودشان و برای من و تمام لذت.
بود
دانلود رمان سویل
بسیاری از انجمن ها با افراد مشابه در همان انجمن تشکیل می شوند
گروه ها و انجمن ها در مورد فرازمینی ها، زامبی ها، افراد دارای افکار و خواسته ها
در کنار تفاوت های شخصیتی، ما نیز یکی از این گروه ها هستیم
ما یک جامعه هستیم
امشب یکی از جلسات ماهانه ارباب و بردگان در ویلای یکی از اعضای ماست.
من می خواهم به پدرم نزدیک شوم و این مکان است. و این کرافگ باعث شد که برده 25 ساله به محدودیت های خود پی ببرد.
کامل نبود و هنگام طناب زدن هم به من اطلاع نداد
به باند آسیب می رساند
و اگر کمی دیرتر می رسیدم ممکن بود خفه می شد، دلیل من این است
من نتوانستم از او در برابر اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد محافظت کنم.
آن است
به نظر من این یک اشتباه نابخشودنی است و احتمالا همیشه این ترس است
این ترس را به او القا کردم که اربابش نتواند او را به خطر بیندازد و بر او سنگینی کند.
او با مرگ روبرو می شود و شاید تنها چیز سرگرم کننده برای او همین حالا باشد
لازم نیست محدود کننده باشد.
اشتباه من مدت زمانی بود که او توانست بانداژ و بانداژ شود.
چون در نظر نگرفتم و او را برای مدت طولانی بی سرپرست رها کردم
من یک ساعت وقت گذاشتم که او را بیدار کنم و سیستم های حیاتی اش را چک کنم.
امروز یکی از بدترین روزهای زندگی من است، این روزها بدترین روزهای زندگی من است.
از
من هم گیج شده ام.
این خطای سهل انگارانه و درد ناشی از آن باعث شد آموزه های او ȗ
من این را برای سایر اساتیدی که او آموزش داده و برای من می گذارم.
واقعا سخت و دردناک است.
مشاهده اشتباه امروز من را گیج می کند. حتی عکس هم گرفت
سلام
آدم های کوچولو با لباس های قرمز و مشکی، لباس های بچه گانه و دمپایی
آنها مانند سگ و گربه به ارباب خود نزدیک بودند و همچنین
اعصاب عصبی ام به من فشار می آورد.

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
توییتر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای مطالعه کامل رمان کلیک کنید

ما یک موتور جستجوی رمان هستیم
اگر رمان شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از تلگرام ، روبیکا یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

برای پشتیبانی میتوانید از تلگرام ، ایمیل یا فرم تماس با ما در ارتباط باشید

فرم تماس با ما

[contact-form-7 id=”3211″ title=”فرم تماس”]

برای بازیابی رمز عبور از اینجا اقدام کنید.

در سایت عضو شوید

اگر عضو هستید از اینجا وارد شوید.