درباره دختری به نام آزاده که یه ازدواج سنتی با پسری به نام محمدرضا داشته و انتخاب آزاده نبوده . محمدرضا رفتار درستی نداره و حتی رابطه با خانم هارو هم درست بلد نیست و به همین دلیل آزاده از اون کم کم دور میشه و با یه روانشناس به نام آرتا آشنا میشه که …
دانلود رمان شوهر هات من
- 1 دیدگاه
- 9,506 بازدید
- نویسنده : نونیم
- دسته : عاشقانه , ایرانی , بزرگسال
- کشور : ایران
- صفحات : 341
- بازنشر : دانلود رمان
- قرار گرفت
- مشخصات
- نویسنده : نونیم
- دسته : عاشقانه , ایرانی , بزرگسال
- کشور : ایران
- صفحات : 341
- بازنشر : دانلود رمان
- قرار گرفت
- باکس دانلود
دانلود رمان شوهر هات من
- رمان اصلی بدون حذفیات
- این رمان هارو حتما بخون عالین
- آنلاین
دانلود رمان شوهر هات من
ادامه ...
دستهای چرکم را از کرم بدن روی سین هام مالیدم و احساس آرامش کردم
دستم رو بردم سمت شکمم و یه کم کرم زدم تو دستم
دستم را روی کپلههایم کشیدم و بدن برهنهام را در آینه نگاه کردم.
… رنگ قهوهای مایل بودم که برای لخت شدن
واکنش
. تا “سرون” رو ببینم
من شروع کردم به فیلم برداری از + سلام، من یک مبارزه لخت میخوام
کنار بیایید.
باید این کار رو جلوی همسرم انجام بدم تا واکنش محمدعلی رو ببینم
حوله را انداختم و به طرف اتاق نشیمن رفتم، او روی نیمکت پشت سرم نشسته بود
آهسته از پشت سر به او نزدیک شدم، چون دیدم که او یک فیلم فوقالعاده را تماشا میکند.
ک
# تو فشارش میدی #
قلبم داغ شد، گوشی را روی مبل انداختم و شریکش از جا پرید و برگشت.
طرف من
در عوض، من زنم، من اینجا ایستادم، دارم برای تو زیبا میشوم، بیا +
چرا داری فیلم “رلین” بیچاره رو نگاه میکنی؟
اون به من شک داشت من از نگاه کردن بهش خسته شدهبود
کیرشو گذاشته تو شلوارش – من از خدا میخواستم –
وسط کلماتش پریدم و سینههایم را محکم در دستهایم فشردم + این سینهاش ۸۵ است
در انتخابت، دستم را روی سینهام گذاشتم + این شخص، بیا و این کار را بکن.
پشت سرش خم شدم و جوونهای دو رنگ نمو را از هم جدا کردم.
این کار را بکنید
چرا داری فیلمهای سکسی میبینی؟
صورتش را میبیند
من تخته شاسی رو بردم سمت اون + تو خیلی شهوونی و شیطانی
! … شوهر، بیا با زنت ازدواج کن.
او با اخم به من خیره شده بود , عصبی شدم و به اتاق رفتم و خم شدم .
حوله را برداشتم و گرمای انگشتش را در سوراخ حس کردم .
انگشتش را محکم فرو برد
می دهد
سوراخ
چه کسی آن را خیس کرد ? آن قدر خشک بود که آزارم می داد .
او به تنهایی نمی توانست مرا راضی کند , هر وقت می خواست آن قدر ساکت بود
همین طور است .
انگشتش را بیرون آورد و گفت : برو بخواب .
* انجام دهید
گره های نیما را برایش باز کردم , شوکه شدم ⁇ بیایید
بزاقش را در سوراخ ریخت و با دستش آن را پخش کرد .
سوراخ من
با احساس خروس , سوراخم را شل کردم . من خودم را به عنوان شوهر او می شناختم
به فکر پاره کردن خودم نبودم .
⁇ a! فدراسیون فوتبال … من پاره پاره شده ام
او به شدت در سوراخ من می کوبید و نمی گذاشت درد من فروکش کند .
! دست هایش روی شکم و سینه ام می لرزند … ?
چه سینه های بزرگی
به نظر می رسد تانگا می خواهد خر مرا له کند .
با حرف هایش , توصیفش از بدنم مرا خیس کرد , اما من اجازه ندادم دردش را تحمل کنم .
هیجان زده نشدم .
تلمبه های قوی او برای خر تنگ من دردناک بود .
* ⁇. به شوخی گفت : بگذار بیرون بروم غذا بخورم .
با اشتیاق ایستاد , رو به او کردم و شمشیرش را در دست گرفتم .
او را مالیدم , تسکینش دادم , و زبانم را دور چرکی او در دهانم چرخاندم .
اه , لعنت بر شیطان … سریع تر بخور , نزدیکم .
سریع تر غذا می خوردم تا فقط آب بیاید و مرا راضی کند .
به کلاهش که با فشار به دهانم می ریخت , سیلی زدم .
او را رها کردم , دستمالی برداشتم و تف کردم . از چه چیزی خوشتان نمی آید ?
شوهرت را بخور
با چشم های گریان به او نگاه کردم , او گذاشت روی تخت بخوابد .
من به خاطر درد راه می رفتم , به جز شب عروسی مان که 6 ماه است .
ازدواج ما به پایان رسیده است
ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
توییتر
1 دیدگاه دربارهٔ «دانلود رمان شوهر هات من»
تاطلاق آزاده پند آموز بود ازدواج علاءالدین ی بود خب لد بود ولی به نظر آزاده باید بعدش به کالج می رفت و بعد تو کالج یا تو محیط کار یا آشناهای دیگه پدرش ازدواج می کرد سبک علاالدین سیندرلایی بود هیت