دانلود رمان اغیار

درباره دختری به نام نازلی با زندگی تلخی که داشته به یک مرد به نام محمد علی تکیه میکند و …

دانلود رمان اغیار

ادامه ...

آگایر نزدیک سلول آرسیسین، خلاصه‌ای از محمد علی، مردی مشهور و مورد اعتماد که در آن محل قرار داشت – دختر عمه و برای نجات او از دست پدرش، او را به قتل می‌رساند! آن‌ها با هم زندگی می‌کنند، و بچه‌هایشان، تس، هر چند وقت یک بار نازیلی بیچاره را در لباس‌های باز در اتاق سازار او رد که یک زن است به چند جای مختلف می‌فرستد او به آن‌ها دست می‌دهد و اه … بی کر، او یک لباس خواب به دختر کوچولومون می‌دهد تا او را خوشحال کند. پوستش لبریز از نشاط است ولی وقتی که بفهمد چه کار می‌کند، زیر لبی می‌گوید: متاسفم. ولی می‌خواهم هر چه زودتر از سن فرار کنم که صدای خنده دخترک را شنید. از پشت در به روی او می‌افتد. موهای بلند و مواج او روی شانه‌هایش دلربا بود او زیر لب زمزمه می‌کرد: رحمت به الله – حسن آل خالد! صدای اتفاقی در ذهنش انعکاس پیدا می‌کند محمد محمد، این دختر جوان زیبایی است اما اگر تو اینجا زندگی کنی هر بار که گناه کنی باید رابطه‌ای میان تو و او وجود داشته باشد. مادر به ریش خود دست می‌کشد و چشمانش را می‌بندد. این رو هم می دونست این دختر به او اعتماد کرده بود آقای محمد چطور می‌توانست چنین کاری با او بکند؟ حالا لباس بر تن داشت، اما لب‌هایش سرخ بودند. ای مرد آسمانی! چشمانش را بست و خود را نفرین کرد. بخش دوم چشمانش به خاطر گریه نمی‌توانست باز شود، هوا سرد بود و لباس گرمی بر تن نداشت. چنان به شتاب خانه را ترک گفت که چیزی با خود نیاورد. با نگرانی به ساعت نگاه کرد. از نیمه شب گذشته بود و او هنوز نمی‌دانست کجا برود!

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
توییتر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای مطالعه کامل رمان کلیک کنید

ما یک موتور جستجوی رمان هستیم
اگر رمان شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از تلگرام ، روبیکا یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

برای پشتیبانی میتوانید از تلگرام ، ایمیل یا فرم تماس با ما در ارتباط باشید

فرم تماس با ما

[contact-form-7 id=”3211″ title=”فرم تماس”]

برای بازیابی رمز عبور از اینجا اقدام کنید.

در سایت عضو شوید

اگر عضو هستید از اینجا وارد شوید.